فضایل امام علی(ع)
2024/01/24فضایل قرآنی
فضایل قرآنی، آیاتی از قرآن هستند که درباره امام علی(ع) نازل شدهاند یا امام علی(ع) مصداق آنها معرفی شده است. از ابنعباس نقل شده است آن مقدار از قرآن که درباره على(ع) نازل شده، درباره هیچکس نازل نشده است.[۶] همچنین ابنعباس از رسول خدا(ص) نقل کرده خدا آیهای را نازل نکرد که در آن «یا أیها الذین آمنوا» باشد، مگر آنکه علی در رأس مؤمنان و امیر آنان است.[۷] او نزول بیش از ۳۰۰ آیه را در مدح علی(ع) دانسته است.[۸] برخی از فضایل قرآنی امام علی عبارتاند از:
آیه ولایت: آیه ۵۵ سوره مائده که میگوید خدا، پیامبر(ص) و کسانی که نماز را برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند، بر مردم ولایت دارند.[۹] مفسران شیعه و سنی، شأن نزول این آیه را ماجرای خاتمبخشی حضرت علی(ع) دانستهاند که امام علی در حال رکوع، انگشتر خود را به فقیر بخشید (زکات داد).[۱۰]
آیه شراء: آیه ۲۰۷ سوره بقره، کسانی را ستوده است که حاضرند جان خود را در ازای بهدستآوردن رضایت خداوند فدا کنند.[۱۱] بهگفته ابن ابیالحدید عالم معتزلی، همه مفسران بر این باورند که این آیه در فضیلت امام علی(ع) نازل شده است.[۱۲] علامه طباطبایی نوشته است: طبق روایات این آیه درباره ماجرای لیله المَبیت نازل شده است.[۱۳] در لیله المبیت مشرکان قصد داشتند به خانه پیامبر اسلام(ص) در مکه حمله کنند و او را به قتل برسانند. در این شب، امام علی(ع) برای حفظ جان پیامبر در بستر او خوابید.[۱۴]
آیه تبلیغ: آیه ۶۷ سوره مائده است که براساس آن، پیامبر اسلام(ص) موظف شد پیامی را به مردم ابلاغ کند که اگر در رساندن آن کوتاهی کند، رسالت پیامبریِ خود را بهانجام نرسانده است.[۱۵] بهگفته مفسران شیعه و سنی، آیه تبلیغ پس از بازگشت پیامبر از حجهالوداع در غدیر خم نازل شده است.[۱۶] در روایات، شأن نزول آیه تبلیغ واقعه غدیر و اعلام جانشینی حضرت علی دانسته شده است.[۱۷]
آیه اِکمال : آیه ۳ سوره مائده است که از کاملشدن دین اسلام سخن میگوید.[۱۸] بهگفته آیت الله مکارم، مفسر شیعه، در تفاسیر شیعه منظور از کاملشدن دین، اعلام ولایت و خلافت امام علی(ع) بر مسلمانان دانسته شده و روایات هم آن را تأیید میکند.[۱۹] عالمان شیعه بر این باورند که آیه اکمال درباره واقعه غدیر نازل شده است.[۲۰]
آیه صادقین: آیه ۱۱۹ سوره توبه است که به مؤمنان دستور میدهد همراه صادقین باشند و از آنان پیروی کنند.[۲۱] در روایات شیعه، صادقین به اهل بیت(ع) تفسیر شده است.[۲۲] محقق طوسی این آیه را از دلایل امامت علی(ع) دانسته است.[۲۳]
آیه خیر البریه: آیه هفتم سوره بینه است که کسانی را که ایمان آورده و عمل صالح انجام دادهاند، برترین آفریدگان معرفی میکند.[۲۴] براساس روایاتِ شیعه و سنی، این گروه به امام علی(ع) و شیعیان او هستند.[۲۵]
آیه صالحالمؤمنین: آیه ۴ سوره تحریم است که در آن خداوند علی(ع)، جبرئیل و دیگر فرشتگان را، پشتیبان پیامبر اسلام(ص) قرار داده است. در تفاسیر با استناد به روایاتی از طریق فریقین،[۲۶] تنها مصداق صالحالمومنین امام علی(ع) معرفی شده است.[۲۷]
آیه انفاق: آیه ۲۷۴ سوره بقره است. این آیه پاداش کسانی را که در شب و روز، و نهان و آشکارا، انفاق میکنند، نزد پروردگارشان دانسته است.[۲۸] بهگفته مفسران، این آیه درباره على(ع) نازل شده که چهار درهم داشت و یکى را در شب انفاق کرد، یکى را در روز، یکى را در نهان و یکى را آشکارا.[۲۹]
آیه نجوا: آیه ۱۲ سوره مجادله است که به مسلمانان ثروتمند دستور میدهد قبل از نجوا (گفتگوی سری) با پیامبر اسلام(ص)، باید صدقه بدهند.[۳۰] بهگفته طبرسی بیشتر مفسران شیعه وسنی امام علی(ع) را تنها کسی دانسته اند که به این آیه عمل کرده است.[۳۱]
آیه وُدّ : آیه ۹۶ سوره مریم است که طبق آن خداوند محبت مؤمنان را در دل دیگران قرار میدهد.[۳۲] برپایه برخی روایات، پیامبر(ص) از علی خواست بگوید؛ خدایا محبت من را در دل مؤمنان قرار بده. بعد از این درخواست، آیه ود نازل شد.[۳۳]
آیه مباهله: آیه ۶۱ سوره آل عمران است که ماجرای مباهله پیامبر(ص) با مسیحیان نجران را بیان میکند. بنابر تفاسیر، امام علی(ع) در این آیه بهمنزله نَفْس و جان پیامبر(ص) معرفی شده است.[۳۴]
آیه تطهیر: بخشی از آیه ۳۳ سوره احزاب است که در آن از اراده خداوند بر پاکی اهل بیت(ع) از رجس و پلیدی سخن آمده است. مفسران شیعه معتقدند این آیه در خصوص اصحاب کساء نازل شده است.[۳۵]
آیه اولی الامر: آیه ۵۹ سوره نساء است که مؤمنان را به اطاعت از خدا و رسول خدا(ص) و اولی الأمر دستور میدهد.[۳۶] از نظر مفسران شیعه و سنی آیه مذکور بر عصمت اولی الأمر دلالت دارد.[۳۷] در روایات منظور از اولیالأمر امامان شیعه معرفی شده است.[۳۸]
آیه مودت: آیه ۲۳ سوره شوری است. در این آیه، مودت و محبتِ «اَلْقُرْبیٰ» بهعنوان مزد رسالت پیامبر بر مسلمانان واجب شده است.[۳۹] از ابنعباس نقل شده که پیامبر منظور از القربی را علی، فاطمه، حسن و حسین بیان کرده است.[۴۰]
آیه اطعام: آیه ۸ سوره انسان است. این آیه نیکوکاران را کسانی معرفی میکند که با آنکه خودشان به غذا نیاز دارند آن را بهخاطر خدا به مسکین، یتیم و اسیر میدهند.[۴۱] بنابر روایات این آیه، درباره بخشش امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) نازل شد.[۴۲] طبق احادیث، حضرت علی(ع)، فاطمه(س) و خادم آنان فضه بهخاطر شفای حسنین(ع) سه روز روزه گرفتند و هر سه روز هنگام افطار با اینکه خود گرسنه بودند، بخشی از غذایشان را به مسکین و یتیم و اسیر بخشیدند.[۴۳]
آیه اهلالذکر: آیه ۴۳ سوره نحل و ۷ سوره انبیاء است که بر پرسیدن سؤال از اهل ذکر تأکید میکند.[۴۴] بر پایه برخی روایات، اهل ذکر منحصر در اهلبیت پیامبر است.[۴۵]
آیه نصر: آیه ۶۲ سوره انفال است. به نظر آیتالله مکارم شیرازی، هر مؤمنی که رسول اکرم(ص) را یاری کرده، مشمول این آیه است ولی تردیدی نیست که مصداق أکمل و فرد شاخص مؤمنان در این آیه، حضرت علی(ع) است. [۴۶] او در کتاب آیات ولایت در قرآن تصریح کرده است که آیه نصر، یکى از آیات فضیلت امیرالمؤمنین(ع) است.[۴۷]
فضایل روایی
فضایل روایی، احادیثی از پیامبر است که مدح یا فضلیتی برای امام علی(ع) بیان میکنند. برخی از این احادیث عبارتاند از:
حدیث غدیر: خِطابهای است از پیامبر اسلام(ص) در غدیر خم که علی(ع) را مولای مسلمانان معرفی میکند. این حدیث در منابع شیعه و سنی نقل شده[۴۸] و از دلایل شیعیان برای اثبات امامت و خلافت حضرت علی بهشمار میآید.[۴۹]
حدیث منزلت: روایتی است که جایگاه امام علی(ع) را نسبت به پیامبر اسلام(ص)، همانند جایگاه هارون نسبت به حضرت موسی معرفی میکند.[۵۰]
حدیث مدینه العلم: حدیثی از پیامبر اسلام(ص) که در آن خود را شهر علم و علی(ع) را دروازه آن معرفی کرده است.[۵۱] کتاب الغدیر ۲۱ تن از محدثان سنی را نام برده که این حدیث را حسن یا صحیح دانستهاند.[۵۲]
حدیث یومالدار: روایتی از پیامبر اکرم(ص) است که در آن از خویشاوندان خود خواست تا دعوتش را بپذیرند و ضمن آن به وصایت و خلافت علی بن ابیطالب(ع) تصریح کرد.[۵۳] متکلمان شیعه برای اثبات امامت حضرت علی(ع) به این حدیث استناد کردهاند.[۵۴]
حدیث وصایت: حدیثی از پیامبر اسلام (ص) است که در آن امام علی(ع) عنوان وصی و جانشین پیامبر معرفی شده است.[۵۵] شیعیان برای اثبات امامت امام علی به آن استناد میکنند.[۵۶]
حدیث ولایت: حدیثی از پیامبر(ص) است که حضرت علی را پس از خود ولیِّ مؤمنان معرفی میکند. این حدیث با عبارتهای مختلفی در منابع شیعه و سنی نقل شده است.[۵۷] شیعیان کلمه «ولیّ» را که در «عَلِیٌّ وَلِیُّ کُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ بَعْدِی»[۵۸] بهکار رفته، بهمعنای امام و سرپرست میدانند و بدین وسیله امامت و ولایت حضرت علی(ع) را اثبات میکنند.[۵۹]
حدیث طیر: روایتی در فضیلت حضرت علی(ع) است که بنابر محتوای آن، پیامبر(ص) قصد خوردن گوشت پرندهای بریان را داشت و از خدا خواست با بهترینِ خلق همغذا شود و با حضرت علی(ع) همغذا شد.[۶۰] این روایت در منابع شیعه و اهلسنت آمده است.[۶۱]
حدیث رایَت: حدیثی مشهور است از حضرت محمد(ص) درباره امام علی(ع) در غزوه خیبر که در آن آمده است: «فردا پرچم را به مردی خواهم داد که درِ خیبر را باز میکند، خدا و رسول را دوست دارد و خدا و رسول هم او را دوست دارند.[۶۲]
حدیث ثقلین: حدیث مشهوری از پیامبر(ص) درباره جایگاه قرآن و اهلبیت است. در این حدیث آمده است: «من در میان شما دو چیز باقی میگذارم که اگر آنها را دستاویز قرار دهید، هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خدا و عترتم که اهلبیتم هستند.»[۶۳] این حدیث در منابع شیعه و سنی نقل شده است.[۶۴].
حدیث کسا: حدیثی است در فضیلت پنج تن. طبق این حدیث که در منابع شیعه[۶۵] و سنی[۶۶] آمده است، پیامبر اسلام(ص) خاندانش را با پارچهای پشمین (کِساء) پوشاند و دعا کرد: «خدایا اینان اهلبیت من هستند. پلیدی را از آنها دور کن و آنها را پاک گردان.»[۶۷]
حدیث سفینه: حدیثی مشهور از پیامبر اسلام(ص) است که در آن اهل بیتِ(ع) خود را به کشتی نوح تشبیه کرده است که هر کس داخل آن شد، نجات مییابد و هر کس از آن جا ماند، غرق میشود.[۶۸] این حدیث در منابع شیعه و سنی نقل شده است.[۶۹]
حدیث شجره: پیامبر(ص) فرمود: من و علی از یک درخت خلق شدهایم و سایر مردم از درختهای مختلف[۷۰] برخی مفسران آفرینش پیامبر(ص) و امام علی(ع) را از یک منشأ، دلیلی بر مساویبودن آن دو در وجوب اطاعت و ولایت دانستهاند.[۷۱]
حدیث لوح: از احادیث منقول از پیامبر اسلام (ص) برای اثبات امامت ائمه دوازدهگانه است که در آن نام جانشینان رسول خدا (ص)، از امام اول امام علی (ع) تا امام دوازدهم امام مهدی(ع) ذکر شده است.[۷۲]
حدیث حق: از احادیث مشهور پیامبر است که على(ع) را معیار حق معرفی میکند. یکی از نقلهای آن اینگونه است: «على با حق است و حق با على و این دو هرگز از یکدیگر جدا نمیشوند تا بر سر حوض کوثر بر من وارد شوند.»[۷۳]
حدیث تشبیه: حدیثی است که در آن پیامبر(ص) على(ع) را به دیگر پیامبران تشبیه کرده است. این حدیث در منابع شیعه[۷۴] و سنی[۷۵] نقل شده است.
لا فَتَى إِلَّا عَلِی: این حدیث بهمعنای این است که جوانمردی جز علی وجود ندارد. برپایه منابع حدیثی و تاریخی، این حدیث را جبرئیل بهعلت فداکاری و شجاعت امام علی(ع) در جنگ اُحُد بیان کرده است.[۷۶] این حدیث در منابع شیعه و سنی نقل شده است.[۷۷]
حدیث قسیم النار والجنه: روایتی است از پیامبر اسلام(ص) که علی را تقسیمکننده بهشت و جهنم معرفی میکند.[۷۸] این حدیث در منابع شیعه[۷۹] و اهلسنت[۸۰] بهصورتهای مختلف و از راویان متعدد نقل شده است.
روایات دیگری هم از پیامبر درباره فضایل امام علی نقل شده است؛ ازجمله «ضربت علی در جنگ خندق از عبادت جن و انس برتر است»؛[۸۱] «هر کس علی را سب کند، مرا لعن کرده است»؛[۸۲] «هر کس علی را اذیت کند، مرا اذیت کرده است»؛[۸۳] «با دوستی علی است که مؤمن از منافق شناخته میشود»؛[۸۴] «علی از من و من از علیام»؛[۸۵] «یاد علی عبادت است»؛[۸۶] «نگاه به علی عبادت است»؛[۸۷] حدیث خاصِف النَعل[۸۸] و حدیث مؤاخات (تو برادر منی).[۸۹]
القاب صِدِّیق اکبر[۹۰] و فاروق اعظم[۹۱] هم از فضایل امام علی بهشمار میآیند که در روایات بیان شده است.
منبع
حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۶۳-۷۱؛ شبلنجی، نورالابصار، الشریف الرضی، ج۱، ص۱۵۹.
گنجی شافعی، کفایه الطالب، ۱۴۰۴ق، ص۲۳۱؛ قندوزی، ینابیع الموده، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۳۳۷.
سوره مائده، آیه۵۵.
طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۲۵؛ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۹۳؛ حسکانی، شواهدالتنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۰۹تا۲۳۹.
سوره بقره، آیه ۲۰۷.
ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۳، ص۲۶۲.
طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۱۰۰.
طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۶۶-۴۶۷.
سوره مائده، آیه۶۷.
برای نمونه نگاه کنید به عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۳۳۲؛ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۹۸؛ آلوسی، روحالمعانی، ۱۴۰۵ق، ج۶، ص۱۹۴.
کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۹۰؛ طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۵۷.
سوره مائده، آیه۳.
مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۲۶۴و۲۶۵.
امینی، الغدیر، ۱۳۶۸ش، ج۲، ص۱۱۵.
سوره توبه، آیه۱۱۹.
کلینی، الکافی، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۲۰۸؛ آمدی، غایه المرام، ۱۳۹۱ق، ج۳، ص۵۲.
حلی، کشف المراد، ۱۴۱۳ق، ص۳۷۱.
سوره بینه، آیه۷.
حسکانی، شواهدالتنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۵۹؛ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۳۷۹.
برای نمونه نگاه کنید به: حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۲، ۳۴۱-۳۵۲؛ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۲۴۴؛ صدوق، الامالی، ۱۳۷۶ش، ص۳۱؛ حویزی، تفسیر نورالثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۳۷۰.
طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۳۳۲.
سوره بقره، ص۲۷۴.
ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۳۸، ص۲۰۶.
سوره مجادله، آیه۱۲.
طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۹، ص۳۸۰.
سوره مریم، آیه۹۶.
قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۵۶.
برای نمونه نگاه کنید به سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۳۹؛ طبرسی، مجمعالبیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۷۶۴؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۳۰.
ابن حکم، تفسیر الحبری، ۱۴۰۸ق، ص۲۹۷-۳۱۱؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۵۶۰؛ طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۳۱۱.
سوره نساء، آیه۵۹.
برای نمونه نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۳۸۹؛ فخر رازی، مفاتیحالغیب، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۱۱۳.
قندوزی، ینابیع الموده، ۱۴۲۲، ج۱، ص۳۴۱؛ عیاشی، تفسیر عیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۲۵۱-۲۵۲.
سوره شوری، آیه۲۳.
مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۳، ص۲۳۲.
سوره انسان، آیه۸و۹.
علامه طباطبایی، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۱۳۲.
زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۶۷۰.
سوره نحل، آیه۴۳؛ سوره انبیاء، آیه۷.
برای نمونه نگاه کنید به حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۳۲.
مکارم شیرازی، آیات ولایت در قرآن، ۱۳۸۶ش، ص۳۱۲.
مکارم شیرازی، آیات ولایت در قرآن، ۱۳۸۶ش، ص۳۰۷.
ابن حنبل، فضائل امیر المومنین، ۱۴۳۳ق، ص۱۹۷؛ امینی، الغدیر، ج۱، ص۱۴و۱۵.
برای نمونه نگاه کنید به: حلی، کشف المراد، ۱۴۱۳ق، ص۳۶۹.
بخاری، صحیحالبخاری، ۱۴۲۲ق، ج۵، ص۱۹، باب مناقب جعفر بن ابیطالب، حدیث ۳۷۰۶؛ مسلم، صحیح مسلم، دار احیاء التراث العربی، ج۴، ص۱۸۷۰و۱۸۷۱، حدیث ۲۴۰۴؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۰۶و۱۰۷، حدیث ۸۰؛ ابنحنبل، فضائل امیرالمومنین علی بن ابیطالب، ۱۴۳۳ق، ص۱۵۶.
قمی، تفسیرالقمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۶۸؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۳۷، حدیث ۴۶۳۷.
امینی، الغدیر، ۱۳۷۰ق، ج۶، ص۷۸و۷۹.
حسکانی، شواهدالتنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۵۴۳؛ بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص۱۸۶تا۱۸۹؛ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۹۷.
برای نمونه نگاه کنید به شیخ مفید، الفصول المختاره، ۱۴۱۳ق، ص۹۶.
نگاه کنید به ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۴۲، ص۳۹۲؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۸، ص۱۵۴تا۳۳۹.
برای نمونه نگاه کنید به استرآبادی، البراهین القاطعه، ۱۳۸۲ش، ج۳، ص۲۴۴.
برای نمونه نگاه کنید به حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۴۳؛ ابنحنبل، مسند الامام احمد، ۱۴۲۱ق، ج۵، ص۱۸۰؛ صدوق، الامالی، ۱۳۷۶ش، ص۲.
صدوق، الامالی، ۱۳۷۶ش، ص۲.
رحیمی اصفهانی، ولایت و رهبری، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۱۱۹تا۱۲۱.
نسائی، خصائص امیر المومنین، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۹، ح۱۰.
برای نمونه نگاه کنید به نسائی، خصائص امیر المومنین، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۹، ح۱۰؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۸، ص۳۵۵.
برای نمونه نگاه کنید به بخاری، صحیحالبخاری، ۱۴۲۲ق، ج۵، ص۱۸، حدیث ۳۷۰۱و۳۷۰۲؛ مسلم، صحیح مسلم، دار احیاء التراث العربی، ج۴، ص۱۸۷۲، حدیث ۲۴۰۶.
کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۹۴.
برای نمونه نگاه کنید به نسائی، السنن الکبری، ۱۴۲۱ق، ج۷، ص۳۱۰، حدیث ۸۰۹۲؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۹۴؛ مسلم، صحیح مسلم، دار احیاء التراث العربی، ج۴، ص۱۸۷۳، حدیث ۲۴۰۸؛ ابنحنبل، فضائل امیر المومنین علی بن ابیطالب، ۱۴۳۳ق، ص۱۸۰.
طوسی، الأمالی، ۱۴۱۴ق، ص۳۶۸؛ کلینی،الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۸۷.
ابنحنبل، فضائل امیرالمومنین علی بن ابیطالب، ۱۴۳۳ق، ص۱۸۴؛مسلم، صحیح مسلم، دار احیاء التراث العربی، ج۴، ص۱۸۸۳، حدیث ۲۴۲۴؛ طبری، المسترشد، ۱۴۱۵ق، ص۵۹۸.
ابنحنبل، فضائل امیرالمومنین علی بن ابیطالب، ۱۴۳۳ق، ص۱۸۴؛مسلم، صحیح مسلم، دار احیاء التراث العربی، ج۴، ص۱۸۸۳، حدیث ۲۴۲۴؛ طبری، المسترشد، ۱۴۱۵ق، ص۵۹۸.
حاکم نیشابوری، مستدرکالصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۷۳، حدیث ۳۳۱۲.
برای نمونه نگاه کنید به حاکم نیشابوری، مستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۷۳، حدیث ۳۳۱۲؛ نعمانی، الغیبه، ۱۳۹۷ق، ص۴۴.
حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۲۶۳، حدیث ۲۹۴۹؛ حسکانی، شواهدالتنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۳۷۶و۳۷۷.
ابنبطریق، خصائص الوحی المبین فی مناقب امیر المومنین، ۱۴۱۷ق، ص۲۴۶.
کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۲۷.
خطیب بغدادى، تاریخ بغداد، ۱۴۲۲ق، ج۱۶، ص۴۷۰؛ صدوق، الامالی، ۱۳۷۶ش، ص۸۹.
به عنوان نمونه نگاه کنید به: حسن بن علی، التفسیر المنسوب الی الامام العسکری(ع)، ۱۴۰۹ق، ص۴۹۷و۴۹۸؛ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۲۵؛ طبری آملی کبیر، المسترشد فی الامامه، ۱۴۱۵ق، ص۲۸۷؛ مفید، الامالی، ۱۴۱۳ق، ص۱۴؛ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۱۷؛ طبری آملی، بشاره المصطفی، ۱۳۸۳ق، ص۸۳.(عبارات این منابع یک دست نیست.)
به عنوان نمونه نگاه کنید به: عاصمی، العسل المصفی، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۱۲۴-۱۲۶؛ ابن عساکر، ترجمه الامام علی بن ابیطالب، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۲۸۰؛ ابن مغازلی، مناقب امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب، ۱۴۲۴ق، ص۲۸۱؛ خوارزمی، المناقب، ۱۴۱۱ق، ص۸۴و۳۱۲؛ حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۰۳؛ طبری، ذخائر العقبی، ۱۳۵۴ق، ص۹۳ـ۹۴؛ حمویی جوینی، فرائد السمطین، ۱۳۹۸ق، ج۱، ص۱۷۰.
کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۱۰.
طبری، تاریخ الامم والملوک، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۵۱۴.
شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۲۷و۸۶؛ صفار، بصائرالدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۴۱۴تا۴۱۸.
شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۲۷و۸۶؛ صفار، بصائرالدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۴۱۴تا۴۱۸؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۹، ص۱۹۳تا۲۱۱.
برای نمونه نگاه کنید به ابنمغازلی، مناقب الامام علی بن ابیطالب(ع)، ۱۴۲۴ق، ص۱۰۷؛ خوارزمی، مناقب، ۱۴۱۱ق، ص۲۹۵؛ حَمّوئی جوینی، فرائدالسمطین، مؤسسه محمودی، ج۱، ص۳۲۵و۳۲۶.
حسکانی، شواهدالتنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۱۴.
ابنحنبل، فضائل امیرالمومنین علی بن ابیطالب، ۱۴۳۳ق، ص۱۹۴.
ابنحنبل، فضائل امیر المومنین علی بن ابیطالب، ۱۴۳۳ق، ص۱۷۴.
ابنحنبل، فضائل امیرالمومنین علی بن ابیطالب، ۱۴۳۳ق، ص۱۷۲.
احمد حنبل، مسند الامام احمد، ۱۴۲۱ق، ج۵، ص۱۷۹.
ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۴۲، ص۳۵۶.
حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۵۲، ح۴۶۸۱.
ابنمردویه، مناقب علی بن ابیطالب، ۱۴۲۴ق، ص۱۶۲.
احمد حنبل، مسند الامام احمد، ۱۴۲۱ق، ج۳، ص۴۸۰.
ابنحنبل، فضائل امیر المومنین علی بن ابیطالب، ۱۴۳۳ق، ص۱۸۳.